خبرگزاری حوزه | وقتی بمب خبری گسترش شدید کرونا در قم منفجر شد، خانواده، دوستان و نزدیکان، همه واکنش نشان دادند و نگران حال من شدند.
خیلی ها بهم گفتن جانت مهمتر است از شغلت! و می خواستند که ترک پست کنم!
از بس نگرانم بودند یادشان رفت که من نه تنها منبع درآمد و امرار معاش خانوادهام، دریافتی از این شغل درمانی است، بلکه متعهد هستم به حضور!
اما در این روزها افرادی رو دیدم، که بدون نصب اتیکت و نام و نشان، بدون هیچ تظاهر و ریا و منت، کار و خانواده خودرا ترک کردند ...
اما بجای گریز از مهلکه و پناه بردن به فضای امن تر، به خط مقدم درگیری با بیماری کرونای بیمارستانهای سانتر کرونا آمدند ...
هرکاری که از دستشان برمیآمد،
از جابجایی بیماران کرونایی در تخت ...
تا بردن آنان برای انجام تصویربرداری ها و سی تی اسکن ها و جابجایی نمونه های آزمایشگاهی ...
تا گندزدایی تخت ها و فضا عمومی اتاق ها و تهیه ویلچر و جابجایی بیماران و کمک به حراست و انتظامات بیمارستان و کمک به خدمات و دستگیری از بیماران نیازمند کرونایی و ایجاد ارتباط بین خانواده های نگران خارج از بخش قرنطینه با بیمار... (چون حضور همراه کنار بیمار ممنوع شده بود).
تا رساندن وسایل و لوازم مورد نیاز برای بیماران در فضای قرنطینه ...
این مجاهدان که همگی طلبههای حوزههای علمیه قم بودند، گاه که بیماران متوجه می شدند اینها که در سکوت و آرامش و با محبت، فقط دارند خدمت می کنند؛
کمک پرستار،
نیروی خدماتی
یا همراه بیمار ... نیستند
بلکه طلبه هستند، دست به دعا بر میداشتند ...
دلداری این روحانیون، هم به بیمار وهم به خانواده ها، واقعا تاثیر شگرفی در اون لحظه بحرانی داشت.
بدور از همه تملقها و اغراقها، اصلا قصد چاپلوسی ندارم، اما در خدمت دکتر عاملی -متخصص طب اورژانس- بودم که می گفت درسهای زیادی از این عزیزان گرفتم، چقدر بی منت، ایثار رو به تصویر کشیدند.
حاضرم قسم بخورم که مواردی از خدمتگزاری این عزیزان شاهد بودم که اگر کسی جایی برایم تعریف میکرد که گروهی آخوند، اینچنین فداکاری می کردند، شاید تمام و کمال، حرفش را باور نمی کردم!
این دوستان که اکثرا" متاهل و صاحب فرزند هستند، شب تا صبح را بدون استراحت، در کنار بیماران کرونایی سپری کردند.
آقای بشارتی -از کارشناسان اتاق عمل- میگفت اینقدر از آخوندها برایم بدگفتهاند و در ذهنم تصویر بدی ازشون ساخته شده که وقتی این افراد که حتی از نصب اتیکت و انداختن عکس هم خودداری میکردن را دیدم، به شدت حیرت کردم و تصویری از نهایت سادگی و بیریایی یک طلبه در ذهنم نقش بست.
کاش این فرهنگ احساس وظیفه و خدمت رسانی در دیگر اقشار هم به همین اندازه تقویت میشد.
زیرا مطمئن هستم این حس و حال جهادی از روی جوگیری و یا تظاهر، بوجود نیامده بلکه حاصل فرهنگ حوزوی و کار فرهنگی عزیزانی در آن محیط معنوی بوده است.
من به عنوان یکی از عوامل کادر درمان، از گروه جهادی طلاب جوان و امدادگران جهادی که در این ایام کنار ماهستند کمال تشکر رو دارم و بهشون دستمریزاد میگم.
حمید شیرانی از اورژانس بیمارستان شهید بهشتی قم